7
بسم الله
زنگ میزنی، به جای شنیدن بوق یه آهنگ پیشواز با تم مذهبی میشنوی
یه اقایی خیلی محترمانه جواب مبده و میگه حضوری تشریف بیارید
تشریف مون رو که بردیم آقای رییس رو میبینیم با ظاهر موقر و رسمی
فرم پر میکنیم صحبت میکنیم
woooow
چه تصادفی، حیطه کاری دقیقا مطابق با سابقه کار چندین ساله من
بسی تعریف میکنن و بسی ذوق مینماییم
منتظر نتایج
این منم ، شایدم این ، یکمی هم این
یه آدم موقر با تم مذهبی اینقدررررررررر اراجیف دروغ به هم میبافه و تحویلت میده که اخرش عطای کار رو به لقای اون میبخشم و تو دلم میگم گور --- بووووووووق --
والا
آخه برادر من داری با یکی حرف میزنی که خودش چند ساله تو این کار بوده، چرا اینقدر حرف مفت میزنی و دروغ میگی و وجهه خودت و امثالهم رو زیر سوال میبری.نکن برادر من نکن
پ . ن : به نظر من یکی از فاکتور های مهم تو کار اونم بین رءیس و مرءوس ( پوزش بابت غلط املایی - همزه نشسته رو ندارم رو کیبورد ) رابطه مبتنی بر صداقت و اعتماد متقابل هست
پ . ن : حتی اگه باهام موافقت بشه هم نمیرم. سالی که نکوست از بهارش پیداست